کد مطلب:1615 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:286

طلاق خلع


2537- طـلاق زنـی را كـه بـه شـوهـرش مـایل نیست و از او كراهت دارد و مهر یا مال دیگر خود را به او می بخشد كه طلاقش دهد , طلاق خلع گویند , در طلاق خلع - بنابر اظهر - معتبر است كه كراهت زن از شوهرش به حدی باشد كه او را به مراعات ننمودن حقوق زناشویی تهدید نماید.



2538- اگـر خـود شـوهـر بـخواهد صیغه طلاق را بخواند چنانچه اسم زن مثلا فاطمه باشد پس از بذل مـی گـویـد : زوجتی فاطمة خالعتها علی ما بذلت و بنابر احتیاط مستحب نیز بگوید : هی طالق یعنی زنم فاطمه را در مقابل چیزی كه بذل نموده طلاق خلع دادم او رها است و در صورتی كه زن معین باشد بردن نامش در اینجا و در طلاق مبارات نیز لازم نیست .



2539- اگـر زنی كسی را وكیل كند كه مهر او را به شوهرش ببخشد و شوهر همان كس را وكیل كند كه زن را طـلاق دهـد , چـنانچه مثلا اسم شوهر محمد و اسم زن فاطمه باشد وكیل صیغه طلاق را این طور مـی خواند عن موكلتی فاطمة بذلت مهرها لموكلی محمد لیخلعها علیه پس از آن بدون فاصله می گوید : زوجة موكلی خالعتها علی ما بذلت هی طالق و اگر زنی كسی را وكیل كند كه غیر از مهر چیز دیگری را به شـوهـر او بـبخشد كه او را طلاق دهد وكیل باید به جای كلمه مهرها آن چیز را بگوید مثلا صد تومان داده باید بگوید : بذلت ماة تومان .